حامیان جبهه پایداری بندرامام خمینی (ره) اخبار و مقالاتی پیرامون جبهه پایداری و آخر الزمان درباره وبلاگ آخرین مطالب
نويسندگان دو شنبه 19 دی 1390برچسب:بصیرت, :: 16:13 :: نويسنده : مهردادفلاحی
پیش گویی های پایان جهانی، اینک در ماشین افسانه ساز هالیوود خانه کرده اند و در گوشه و کنار فیلم های گوناگون هالیوودی آشکار می شوند تا نشان دهند که همه چیز رو به پایان است.
، از آن جا که معتقدان به آخرت، طیف وسیعی از پیروان ادیان را تشکیل می دهند و از آن جا که طیف عظیمی از ادیان به ظهور موعود باور دارند، این شائبه جدی می شود که بی تردید نظام اعتقادی یک دسته از معادباوران و موعودگرایان درست و بقیه آن ها، منحرف و نادرست است. کمترین نتیجه این تردید ها، ایجاد تشویش دینی در مردم است و این که آنان را وامی دارد تا حقیقت ناب را از باور های دروغین جدا کنند و این جاست که صنعت مکار اما هوشمند هالیوود نقش آفرینی خویش را آغاز می کند تا آن چه را اربابان غربی اش می خواهند، حقیقت صره و غیرقابل مخدوش دینی معرفی کنند. پیش گویی های پایان جهانی، اینک در ماشین افسانه ساز هالیوود خانه کرده اند و در گوشه و کنار فیلم های گوناگون هالیوودی آشکار می شوند. در فیلم "شکارچیان ارواح"، یکی از شخصیت های داستان می گوید: "آیه دوازدهم، ششمین سوره مکاشفات را به یاد می آورم که می گوید: و نگاه کردم و دیدم که او مهر ششم را گشود و ناگهان زلزله شدیدی رخ داد و خورشید مانند پارچه ای سیاه، تیره و تار گشت و ماه به رنگ خون درآمد، دریاها به جوش آمدند و آسمان فرو افتاد". در برخی از فیلم های پرآوازه سینمای غرب، با صراحت کامل از کتاب مکاشفات و پیش گویی های آن برداشت هایی می شود که جز تقویت جریان دار پروژه 2012 را در سر نمی پرورانند. در فیلم انگلیسی "مکاشفات" با نمادگرایی های سرشار خود، ظهور دوباره عیسی مسیح(ع) و نبرد میان او و ضد مسیح که پیامبری دروغین است، مورد استفاده قرار می گیرد. در این فیلم از "شوالیه های معبد" که نام کوتاه شده عالی ترین رتبه نظامی معبد اورشلیم و نیز عالی ترین مقام در لژ یورک انجمن فراماسون است در توصیف یک شبکه تروریستی بین المللی استفاده می شود که قصد دارند از پدیده آغاز هزاره سوم بهره گرفته و آدم شبیه به مسیح بسازند و مغز ضد مسیح را در سر او بگذارند. اما تمام این ها ترفندی برای یک فریبکاری آشکار است تا مسیح را تنها منجی بشر و هر منجی دیگری مانند امام زمان(عج) را ضد مسیح معرفی کنند و متأسفانه، کم هم موفق نبوده اند. مکاشفات انجیلی و پایان حیات استناد سخن و تصویر به فراز های کتاب مقدس، یکی از ابزار های غرب و سینمای غرب برای تأیید تفسیر خویش از پایان تاریخ است و این گر چه در برخورد اول، کاری درست به نظر می رسد، اما آفت های فراوانی پدید آورده است. مشارکت افکار عمومی مردم غرب با پروژه 2012 و گسترش ترس و نگرانی در جهان، یکی از آفت های تطبیق عصر حاضر با عصر پایان جهان به روایت انجیل است. یکی از مهم ترین ویژگی های کتاب انجیل با تمام تحریفی که در آن صورت گرفته است، انطباق داستان های آن با شرایط سخت حیات اجتماعی بشر است. گویی در هر عصری، بخش هایی از انجیل به طور عجیبی با رخداد های آن زمانه هماهنگی و مطابقت دارد. ارجاعات فراوان روایتگران غربی درباره پایان تاریخ، آن چنان به کتاب "مکاشفه" در انجیل زیاد شده است که به سادگی می توان بیم مؤمنان را درباره پایان حیات احساس کرد. گویی همه چیز همچنان که در مکاشفات انجیلی آمده است، رو به پایان است. در فیلم معروف "آخرالزمان"، آیه بیستم مکاشفات دقیقا ذکر می گردد: "پیش از پایان آن هزار سال، شیطان از زندان آزاد می شود". کتاب "مکاشفه یوحنای رسول"، بخشی از کتاب مقدس "عهد جدید" است. این کتاب شرح سفری است که یوحنای قدیس در رؤیا و به هدایت روح القدس، به عرش خداوند داشته است. این کتاب به توصیف عرش خداوند و جایگاه مسیح و پیش بینی وقایع آخرالزمان میپردازد. بیشتر قسمت های "مکاشفه" به زبان سمبولیک و رمزی نوشته شده و برای همین، نباید آن را مانند سایر کتب عهد جدید به طور تحتاللفظی معنی کرد. گویا این کتاب در سالهای 90- 95 میلادی توسط یوحنا نوشته شده است. در این کتاب، وقایعی چون "گشوده شدن مهر ها"، "بلاها"، "ظهور دو وحش"، "ظهور پرجلال مسیح" و "آسمان و زمینی جدید" پیشگویی شده اند. کلید راز های هزاره آیا می توانیم مشکل همه چیز را خودمان حل کنیم؟ آیا در پایان تاریخ، نقشی داریم و می توانیم آن را تغییر دهیم؟ اگر فجایع آخرالزمان، همگی دست ساز بشرند، آیا به دست انسان نیز قابل اصلاح اند؟ بی تردید پاسخ آینده پژوهان غربی به تمام این پرسش ها منفی است. در روایت غربی پایان تاریخ، انسان، سازنده همه مشکلات است و هیچ مسیری برای بازگشت به گذشته در خود نمی بیند. در تفسیر غربی پایان حیات، ما برای خودمان خطرناکیم و این که چه خطراتی برای خودمان داریم، به راحتی گفتنی نیست و شاید اساسا نگفتنی و تنها نشان دادنی باشد. فیلم "عدد پی" به ما می آموزد که رمزگشایی نمادها و نشان دادنی های پایان تاریخی به وسیله هنر و علائم یهودی و به خصوص با آن چه در مکتب "کابالا" آمده است، ممکن می باشد. این فیلم، صاحبان کلید راز های هزاره را افشا می کند. یک ریاضیدان نابغه که اسامی خداوند را کشف می کند و حاضر به افشای آن ها نیست. این نابغه به طور مشکوکی خودکشی می کند. آیا او به دلیل نوعی بیماری عصبی خودکشی کرده است یا تأثیرات یک راز قدسی ممنوع او را به این کار واداشته است؟ به ماجرا های این فیلم، صحنه حضور قهرمان فیلم "چشمان باز و بسته" در مراسم سنتی مملو از آواز های رهبانی و سرانجام قتل قربانی را اضافه کنید و سکانس های مختلف وسوسه های ذهنی مرگبار و جنایات و خودکشی فیلم "دروازه نهم" را نیز به یاد آورید. راه نجات از این مخمصه مؤمنانه و تشویش ناشی از دانستن چیست؟ مرگ و خودکشی. شما هم موافقید که با زمزمه های فیلم های هالیوودی همنوا شویم و بخوانیم که وقتی در های معرفت به سوی انسان باز شد، نمی توان دوباره و با اطمینان خاطر آن ها را بست؟ نظرات شما عزیزان:
دوست عزيز لينكت كردم.فقط ببخشيد جنبش نور.توي وبلاگتون نوشتين جنبش نو.يــاعــــلي
پيوندها
تبادل لینک هوشمند |
||||
|